بر خلاف كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه نيروگاههاي كوچك (هر واحد 500 كيلووات تا 5 مگا وات)( و نيروگاههاي ريز (هر واحد زير 500 كيلووات) در كشور ما توسعه قابل توجهي نداشته اند. دليل اصلي آن قابل رقابتي نبودن قيمت هر كيلووات برق توليدي اين نيروگاهها در قياس با نيروگاههاي آبي متوسط و بزرگ و نيروگاههاي گازيست. علت بالا بودن هزينه به ازاء هر كيلو وات اين نيروگاهها را مي توان در بندهاي زير خلاصه كرد: 1-عدم بومي بودن دانش طراحي و تا حدي ساخت اين نوع نيروگاه باعث شده تا خريد آن از طريق منابع خارجي و به صورت سفارشي همانند نيروگاههاي متوسط و بزرگ انجام پذيرد كه هم هزينه و هم زمان بالايي را مي طلبد. 2- حتي در صورت بومي شدن دانش فني زمانبر بودن فرايند طراحي ساخت و حمل و نقل و نصب آنها با توجه به ظرفيت كم چندان مقرون به صرفه نخواهد بود. 3- قيمت ارزان گاز مصرفي در كشور (برخلاف قيمت جهاني آن) كه استفاده از ديگر نيروگاهها را علي رقم مقرون به صرفه بودن در اشلهاي بين المللي را با مشكل روبرو كرده است. 4-بهره برداري آنها نياز به تخصص داشته و مي بايستي نيروهاي متخصص در محل نيروگاه در طول ساليان بهره برداري مستقر گردند كه خود هزينه اي گزاف است. به منظور غلبه بر اين مشكلات مي بايستي به دنبال راه حلهايي بود كه: 1- فرايند طراحي ساخت و نصب آن بسيار كم هزينه و در كمترين زمان ممكن باشد. 2- دانش طراحي و ساخت آن بومي بوده و امكان انجام آن به صورت 100٪ در داخل كشور باشد. 3- بهره برداري آن براي نيروهاي بومي شناخته شده و آسان باشد. يك روش بسيار مناسب در اين راستا استفاده پمپ معمولي به عنوان توربين مي باشد. به طور خاص در كشورمان ظرفيت نيروگاههاي آبي كوچك شناخته شده بيش از 300MW مي باشد. لذا با توجه به پتانسيل هاي لايزالي كه در كشورمان وجود دارد و همچنين عدم دسترسي آسان به تكنولوژي طراحي و ساخت توربين هاي آبي به نظر مي رسد استفاده پمپ به جاي توربين منطقي و ساده به نظر برسد. در نتيجه با انجام اين كار علاوه بر پايين آمدن قيمت تمام شده هر كيلووات نيروگاه آبي كوچك و ريز نيروگاه سريعتر و با سهلوت بيشتر به بهره برداري خواهد رسيد. در حقيقت به جاي سفارش طراحي و ساخت و حمل و نقل توربين به قيمت گزاف از خارج از كشور با انتخاب مناسب پمپ مورد نظر از بازار خريداري شده و جايگزين توربين مي گردد. پمپ اينبار در جهت معكوس چرخيده و آب در جهت عكس به آن وارد شده و پمپ برق توليد مي كند. با تسريع در احداث يك نيروگاه ميكرو از زمان 4 الي 6 ماه به 1 الي 2 ماه هزينه كل احداث نيروگاه ميكرو تقريبا نصف شده و سود ده خواهد بود.

\\"بادگير با سطوح خيس شونده ماژولار\\" وسيله اي است كه براي تهويه مطبوع و سرمايش طبيعي ساختمانهاي مسكوني، تالارها، سالن هاي بزرگ و ... مي تواند مورد استفاده قرار بگيرد. لذا اين اختراع در رشته مهندسي مكانيك، گرايش تبديل انرژي، شاخه تهويه مطبوع و سرمايش طبيعي قرار مي گيرد. با استفاده از اين بادگير، در تمام ساعات شبانه روز، چه باد بِوَزد و چه هواي محيط ساكن باشد، هوايي تقريباً با درجه حرارت ده درجه كمتر و رطوبت نسبي حدود چهل درصد بيشتر از هواي محيط براي ورود به اتاق مهيا مي شود. در حاليكه در بادگيرهاي سنتي، در حالتي كه باد نَوَزد، جريان هوا تنها در ساعات اوليه صبح برقرار مي گردد، آنهم تنها با دو - سه درجه اختلاف دما با هواي محيط. اين بادگير كه از ورق گالوانيزه و بصورت ماژولار براي نصب در خانه ها ساخته مي شود از سه بخش اصلي (سرِ بادگير - ستون بادگير - دريچه ورود هوا به اتاق) تشكيل شده است. دريچه هاي ورودي هوا در قسمت سرِ بادگير بوسيله پوشالهايي كه با يك پمپ آب خيس نگه داشته مي شوند، پوشانده شده است. از آن‌جا كه سطح تماس بين هوا و الياف مرطوب پوشال بسيار زياد است، مقدار زيادي آب از سطح پوشال‌ها در هوا تبخير مي‌شود و به اين ترتيب، با كاهش ميزان سرعت هوا، رطوبت نسبي آن افزايش مي‌يابد. در اثر اختلاف چگالي هواي داخل ستون بادگير و هواي محيط و به وجود آمدن نيروي شناوري (ρgh∆)، يك جريان هوا در داخل ستون بادگير به طرف پايين ايجاد مي‌شود. ايجاد اين اختلاف چگالي در بالاترين ارتفاع ستون بادگير، به اين معني است كه طبق رابطه ρgh∆ ، از تمام ارتفاع ستون بادگير براي به حداكثر رساندن نيروي شناوري استفاده شده است. از آنجاكه اين بادگير بصورت ماژولار ساخته مي شود، قابليت نصب در انواع ساختمانهاي مسكوني، تالارها، سالنها و ... را دارد. تعداد قطعاتي كه بايد روي هم نصب شوند و ارتفاع بادگير بسته به نياز ساختمان به هواي تهويه شده تعيين مي گردد. نقطه برجسته در اين اختراع، صرفه جويي بسيار زياد در مصرف برق است.